توضیحات
درباره نظریه اصلاحگری امام عصر(عج) در جهان و نحوه اصلاح و شرایط مصلح
*****
در بخش حکمتهای غیبت، حکمت خطر امنیت جانی امام از سوی دستگاههای حکومتی آمده است:
نویسندهی معاصر «احمدامین» جنایات و زندگی منصور عباسی را چنین توصیف کرده است: زندگی او سرشار از خونریزی و خونخواری و نابودی مخالفان بود.
«مسعودی» در مورد علت نام گذاری منصور بدین نام می گوید: «راز برگزیدن نام منصور (پیروز شده) بر خود، پیروزی اش بر علویان است.»
منصور به این جرایم چنین اعتراف می کند: دو هزار نفر یا بیشتر از فرزندان فاطمه را کشتم و سرور و آقا و امامشان جعفر بن محمد را رها کردم.
طبری می گوید: او انباری پر از سرهای علویان از خرد و کلان گرفته تا پیر و جوان داشت و بر هر یک از سرها برگه ی مشخصات او را درج و آویزان کرده بود و نام او و نام پدرش را بر آن نوشته بودند.
این اعمال و رفتار جای شگفتی ندارد، زیرا قبلاً هم گفته شد راه و خطر مشی دو خاندان متفاوت بود. خط مشی علویان، فداکاری و ایثار و خط مشی عباسیان قدرت طلبی و زورگویی و احساس کمبود بود. این حرف نتیجه ی تحلیل تاریخی صرف نیست بلکه اعتراف خود «منصور» است….
…امام حسن عسکری (ع) فرزندش را جانشین خود نمود: او دوازدهمین امام از نسل ابوالقاسم محمد (ص) است و پدرش وی را به هنگام تولد مخفی نمود و به خاطر شرایط زمانه و ترس از خلفا که در آن موقع به دنبال هاشمیان و دستگیری و کشتن و نابود کردن آنها بودند، مسئله او را پنهان داشت.
چگونگی برخورد و رفتار حاکمان با خانواده ی امام حسن عسکری (ع) خود بیانگر ترس و احتیاط حاکمان در مورد این نوزاد بود. در همین راستا، معتز زمانی که امام حسن عسکری (ع) را به زندان علی بن اوتامش افکنده بود. تلاش کرد ایشان را به قتل برساند. شیخ مفید در توصیف اوتامش گفت:
او دشمنی زیادی با خاندان پیامبر (ص) داشت.
اربلی می گوید:
وقتی معتز به سعید حاجب دستور انتقال امام را به کوفه داد، ابوالهیثم نامه ای به امام (ع) نوشت و گفت، فدایت شوم. خبری رسید. که نگرانمان ساخته است. امام (ع) پاسخ داد: تا سه روز دیگر گشایشی می رسد و معتز روز سوم به قتل رسید…
***
«مصلح کل» حاصل پژوهش جناب آقای «سید نذیر الحسنی» است که با بررسی سیر تحول نظریه ی اصلاح گری در میان ملل و نحل موضوع «ظهور مصلح کل» و مباحث پیرامون آن را مورد بررسی قرار داده است.
در بخش سخن ناشر درباره ی اهداف این کتاب آمده است:
نظریه ی اصلاح گری، که به نحوی ویژه در تفکر و فرهنگ اسلامی مطرح و جاری شده، با اتکا به مبانی دینی مندرج و در منابع وحیانی و سیره و سنت حضرات معصومین (ع)، پادزهر همه ی آفتهایی است که عموم فرهنگ ها را مستعد استحاله و اضمحلال می کند.
آنچه که به این نظریه، معنا می بخشد. باور به ظهور منجی موعود در آخرالزمان و ضرورت آمادگی و انتظار برای استقبال از اوست. همان که طی بیش از یک هزار سال اسلام و هویت مسلمانان را از دستخوش انحراف و تحریف در امان داشته و مسلمانان پیرو شریعت محمد (ص) را به عنوان امتی فعال، زنده و بانشاط معرفی نموده است؛ چنان که در اولین دهه از قرن بیست و یکم و هزاره ی جدید دیگر بار به رغم بحران های فراگیر فرهنگی و تمدنی و رخوت عموم اقوام در برابر تندباد ابتلائات سوء، مسلمانان در جریان رود زلال فرهنگ اسلامی، به عنوان امتی احیاگر اخلاق و انسانیت شناخته می شوند.
عناوین این کتاب عبارت است از:
فصل اول: مصلح کل در ادیان گذشته
فصل دوم: رو بنای نظریه ی مصلح جهانی در اسلام
فصل سوم: هویت شخصی مهدی موعود (ع)
فصل چهارم: نقش امام حسن عسکری (ع) در نظریه ی اصلاح گری جهان و رهبر موعودی و منتظران او
فصل پنجم: زمینه های غیبت امام منتظر (ع)
فصل ششم: نقش نواب در اندیشه ی مصلح جهانی
فصل هفتم: مدعیان بابیت و مهدویت
فصل هشتم: شاعران و نظریه ی مصلح جهانی
فصل نهم: نشانه های ظهور
فصل دهم: اوضاع عمومی سیاسی پیش و پس از ظهور
فصل یازدهم: حکومت اسلامی و نشانه های امام مهدی (عج)
فصل دوازدهم: شبهات موجود در مورد مصلح جهانی
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.